تشدید جنگ شناختی دشمنان علیه ملت ایران به بهانه اعمال مکانیسم ماشه نشان از آن دارد که حامیان و محرکان اصلی رژیم صهیونی در جنگ تحمیلی دوازده روزه که نتوانستندبه اهداف خود در آن جنگ دست یابند، این بار به بهانه اعمال مکانیسم ماشه و البته با بهرهگیری از همه ظرفیتهای رسانههای معاند تلاش دارند تا با ایجاد التهاب اقتصادی در کشور و به تبع آن تشدید تورم و نرخ ارز و دامن زدن به نارضایتی اجتماعی و ایجاد آشوب خیابانی، بستر را برای جبران شکستهای خود در آن جنگ فراهم کنند و بدیهی است که در این میدان عمال داخلی آنها که نقش اصلی را در دامن زدن به التهابات اقتصادی در کشور داشته و دارند، این بار به عنوان عوامل نفوذی و سرپل داخلی دشمن، ایفای نقش میکنند.
این تلاشها در حالی است که وزرای خارجه سه کشور ایران، روسیه و چین در حاشیه اجلاس شانگهای در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل اعلام کردند در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، تعهدی به اجرای مناسبات ناشی از آن ندارند. موضوعی که اکنون اعتبار اقدام احتمالی اروپا را به چالش کشیده است.
در دوران جنگ دوازده روزه در حالی که سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه وآلمان نقش اصلی را در حمایت وپشتیبانی از امریکا و رژیم صهیونی در جنگ با مردم ایران داشتند، با تصور پیروزی قطعی رژیم با بکارگیری سرویسهای جاسوسی خود، در روز دوم جنگ با جمع آوری مشتی سلطنت طلب فرتوت در بروکسل مرکز اتحادیه اروپا، برای تعیین پادشاه آینده ایران جلسه تشکیل داده وبه زعم خود پرونده نظام اسلامی را بسته بودند و به همین دلیل هم بود که صدراعظم آلمان اعتراف میکند که رژیم صهیونی «این کار کثیف» یعنی جنگ دوازده روزه را به نیابت از غرب برای شکست نظام اسلامی انجام داده است. اکنون با گذشت بیش از دو ماه از تسلیم امریکا و رژیم صهیونیستی در برابر توان موشکی ایران و درخواست آتش بس، دوباره گردانندگان این سه کشور به کمک متجاوزان برخاسته و این بار به بهانه طرح اعمال مکانیسم ماشه تلاش دارند شروطی را بر ایران تحمیل کنند که از طریق جنگ نتوانسته بودند به آن برسند. نگاهی به مواضع رسانههای آنها در روزهای اخیر مستندی بر این مدعاست:
- بیبی سی با القای انزوای تهران و ادعای فقدان همراهی جهان با ایران با انتشار گزارشهایی درباره نگرانی خانوادهها و فعالان اقتصادی نسبت به بازگشت تحریم ها، وعده اوجگیری نارضایتیهای اجتماعی را میدهد.
- ایندیپندنت فارسی با اشاره به برنامه اروپاییها برای اعمال مکانیسم ماشه، در گزارشی مدعی میشود که تحریمها بازگشته و دروازههای اقتصاد جهانی را به طور کامل به روی ایران بسته است. - نیویورک پست مدعی میشود که جمهوری اسلامی ایران در آستانه فروپاشی و احتمال جنگ داخلی قرار گرفته است.
- شبکه آلمانی دویچه وله در یک رپرتاژ آگهی برای رژیم صهیونیستی مدعی میشود که برخی ناظران در ایران بر این باورند که روند فروپاشی بعد از جنگ دوازده روزه با شتاب غیرقابل تصوری شدت گرفته است. آنها حتی فروپاشی نظامی حکومت را نیز پیش بینی میکنند و از احتمال شکلگیری جنبشهای نوین سخن به میان میآورند.
- انتشار این گزارشها، رئیس رژیم صهیونی را که به اذعان ترامپ به شدت مورد نفرت جهانیان و حتی امریکاییها قرار گرفته و به دلیل اوجگیری مخالفتهای نظامیان رژیم در عملیات در غزه در باتلاق گیر کرده، دچار توهم کرده و از برنامه رژیم برای از بین بردن تهدید جمهوری اسلامی سخن به میان میآورد.
متناسب با تلاش دشمن برای بهرهگیری از ظرفیت اعمال مکانیسم ماشه برای جبران شکست درجنگ تحمیلی دوازده روزه، توجه به نکاتی چند ضروری است:
۱- تجربه جنگ دوازده روزه و تلاش فرماندهان نظامی و وزارت دفاع برای بازسازی آسیبهای ناشی از جنگ در کنار تقویت توان موشکی که با تولید و تست موشکی جدید «قاسم بصیر» که تحول جدی در توان موشکی ایران ایجاد کرده است، اطمینان درفرماندهان نظامی نسبت به دست برتر ایران در جنگ احتمالی آینده ایجاد شده، نکتهای که در پیام فرمانده جدید قرارگاه خاتم الانبیا (ص) بر آن تأکید و یادآور شده است که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر اساس وظایف خود همواره در آمادگی کامل برای حفظ کیان کشور، امنیت ملی و دستاوردهای انقلاب اسلامی به سر میبرند و نسبت به قبل از جنگ تحمیلی اخیر آمادهتر و از دستاوردهای بالاتر و بیشتری برخوردار هستند.
۲- پیامدهای جنگ تحمیلی دوازده روزه و له شدن رژیم زیر ضربات موشکی جان برکفان هوا فضای سپاه که با اذعان و اعتراف ترامپ به درخواست آتش بس از سوی آنها انجامید، رژیم را از درون با بحران مواجه کرده، تأکید نظامیان ارشد بر شکست رژیم در برابر ایران، افزایش مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی، هزینههای سنگین نظامی تحمیل شده بر اقتصاد رژیم، در کنار بحران رژیم در مواجهه با مقاومت فلسطین که اوجگیری انزجار جهانی علیه رژیم صهیونیستی را در پی داشته، سرکرده رژیم را برای فرار از فشار داخلی وانزجار جهانی به هذیان گویی و تکرار تهدیدها علیه ایران واداشته است وبه همین دلیل باید تکرارحماقت کذشته او جدی گرفته شود.
۳- وحدت و انسجام ملی شکل گرفته در این جنگ، تصویری متفاوت و متعالی از مردم ایران و پیوندشان با رهبری به جهان ارائه داده، تصویری که از یک سو نشان دهنده باور بنیادین مردم به ارزشهای اسلامی و ملی و از سوی دیگر نماد روشنی از شکست تلاشهای دیرینه امریکا و قدرتهای غربی برای ایجاد انشقاق در جامعه اسلامی است، این اتحاد مقدس بهترین بستر را برای نظام اسلامی در برابر تهدیدهای محتمل قدرتهای سلطه ایجاد کرده و باعث تقویت جایگاه ایران به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد در منطقه شده است، این تصویر متحد و قدرتمند تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی مردم در کشورهای مختلف داشته و مردم و نخبگان در این کشورها ایران را به عنوان کشوری قدرتمند میبینند که با اتکا به فناوریهای بومی و مدیریت هوشمند توانسته است در برابر فشارهای نظامی و تحریمهای سنگین ایستادگی کرده و الهام بخش نیروهای مقاومت و آزادی خواه جهان باشد.
۴- مولفههای مذکور چرایی تلاش غرب برای اعمال مکانیزم ماشه را نشان میدهد، راهبردی که به زعم آنان میتواند به تشدید تحریمها و نارضایتی اجتماعی و شکلگیری آشوبهای خیابانی و تضعیف بنیانهای نظام در داخل بینجامد و به همین دلیل است که بر فرض اعمال مکانیزم ماشه در ماههای آینده که پیامدهای اندک آن چند ماه بعد آشکار خواهد شد، از هم اکنون و پیشاپیش رسانههای معاند وابسته به قدرتهای غربی با تولید و بخش گزارشها تلاش دارند شرایط کشور را شکننده و همراه با مشکلات جدی ترسیم و با دامن زدن به آشوبهای خیابانی، اهداف خود را پیش ببرند و در این مسیر متأسفانه برخی از رسانهها و فعالان یک جریان سیاسی کشور خصوصا عاملان فتنه ۸۸ که خود مسبب تصویب قطعنامه ۱۹۲۹شورای امنیت علیه مردم ایران بودند، با تردید افکنی و تضعیف جبهه داخلی، در کنار رسانههای معاند، آتش بیار جنگ شناختی دشمن شدهاند.
۵- این وضعیت مسئولیت تاریخی دولتمردان و نخبگان در شناخت دقیق صحنه و اتخاذ راهبرد مناسب برای خنثیسازی آن را دوچندان میکند. دولتمردان با بسیج ظرفیتها همچون دوران جنگ دوازده روزه برای خنثیسازی آثار اقتصادی این جنگ روانی میتوانند اصلیترین نقش را داشته باشند. فعالان اقتصادی با کمک به دولت برای مدیریت عرصه اقتصاد، صاحبان قلم و بیان با روشنگری بصیرت افزایی میتوانند آثار روانی این جنگ نوین را خنثی کنند.